کد مطلب:316725 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

شفای دو پای فلج توسط حضرت ابوالفضل
جناب آقای مهدی حسینی كه از ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است می نویسد: 32 سال قبل كه من هفت ساله بودم در شهر كربلا زندگی می كردم. در یك بعدازظهر، خواب بودم و مادرم مرا صدا زد: مهدی! از خواب بیدار شو. وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم هر دو پایم بی حس است و حركت نمی كند.

به مادرم گفتم: نمی توانم راه بروم.

مادرم با تعجب گفت: چرا نمی توانی راه بروی؟ همان موقع مادرم مرا نزد پزشك برد. پزشك پس از معاینه به مادرم گفت: هر دو پای فرزند شما فلج شده است و باید او را به عراق ببری. مادرم مرا نزد پزشك دیگری برد و آن پزشك هم حرف پزشك اولی را زد.

مادرم با چشمانی پر از اشك، مرا به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام برد و به ضریح آقا چسباند و دخیل كرد. من با توسل و گریه و زاری



[ صفحه 133]



مادرم، به خواب رفتم. در خواب احساس كردم در باغی نشسته ام و آقایی با چهره ای نورانی به طرف من می آید. موقعی كه به من رسید، گفت: چرا مادر شما این قدر گریه و زاری می كند؟

گفتم: آقا! گریه ی مادرم به خاطر من است؛ چون كه پاهایم فلج شده است.

آقا گفت: از جا بلند شو كه مادرت دیگر برای شما گریه نكند، پاهای تو مشكلی ندارد.

گفتم: آقا! نمی توانم روی پاهایم بایستم.

آن گاه آن آقا دستم را گرفت.

موقعی كه من این جملات را به آن آقا می گفتم مردم حرف های من را می شنیدند. وقتی روی پاهای خود ایستادم، جمعیت كه از این قضیه تعجب كرده بودند تمام لباس های مرا پاره كردند. سپس مادرم مرا خارج كرد و یك دست لباس نو برایم خرید و مرا نزد پزشك اولی و دومی برد، هر دو پزشك در حالی كه سخت حیرت زده بودند، به كرامات آقا ابوالفضل علیه السلام اذعان كردند و هر كدام انعام زیادی به من دادند و من به دست حضرت ابوالفضل علیه السلام شفا یافتم. [1] .


[1] چهره درخشان قمر بني هاشم عليه السلام، ج 2، ص 403.